کارهایی از نوعی دیگر...

من خودم را همیشه در این راه های " از نوعی دیگر" دیده ام. فقط حالا اتفاقی که دارد می افتد ما داریم علامت نقل قول اطراف " از نوعی دیگر" را برمی داریم.
از نوعی دیگر را داخل علامت نقل قول گذاشتیم زیرا مردم اغلب آن را چنین معنی می کنند: چیز یا روشی که کاملاً واقعی و کاملا معتبر نبوده و بی شک تایید نشده و احتمالاً موثر نیست.
و در مورد بازاریابی شبکه ای؟!

بنشینید و تماشا کنید.
بازاریابی شبکه ای در اواخر دهه ی 70 در ایران متولد شد؛ در اوایل دهه ی80 آموخت که دوچرخه سواری کند، در خیابان ها بازی کند و چند جای بدنش هم آسیب دید. در اواسط دهه ی 80 به عنوان یک نوجوان با استعداد ولی بدخلق، دچار رشد ناگهانی و شدید شد ( هرکسی که نوجوانی را گذارنده، می فهمد من چه می گویم... و هرکسی بازاریابی شبکه ای را در آن سال ها دیده نیز هم ...). در اواخر دهه ی80 هر جا که می رفتیم می گفتیم که بازاریابی شبکه ای به سن بلوغ رسیده. دروغ هم نمی گفتیم چون هر جوان مشتاقی را که چهار سال دانشگاه رفته باشد، می توان بالغ نامید (الکی مثلاً ...).
 بی شک ما در دهه ی90 حرفه ای تر شده ایم. کم کم حرفه ای ها و افراد مصمم تر وارد صحنه می شوند.
و حالا؟ ما بالاخره به سنی رسیده ایم که به اندازه ی کافی اشتباه کرده ایم، به اندازه کافی باعث شرمندگی خود شده ایم و به اندازه کافی در این صنعت قابل اعتماد، با آزمون و خطا بی اعتمادی ایجاد کرده ایم و صادقانه زحمت زیادی هم کشیده ایم البته تا بتوانیم کم کم دیدگاه خاصی را ایجاد کنیم؛ دیدگاهی که شاید کامل یا خردمندانه نباشد ولی در حد بلوغ هست. (الکی مثلاً ...).
مثالی می زنم: پیش ترها درباره ی نوعی از موفقیت حرف می زدیم. موفقیتی که فقط نصیب افراد قلیلی می شد که در زمان مناسب، با مهارت های مناسب و سابقه ی مناسب، فرصتی را در این حرفه به دست آورده و به اوج می رسیدند.
" موفق" درآن دوران واژه ای بود که به افرادی اطلاق می شد که چیزهایی مانند قایق و جت شخصی و ثروت آنچنان داشتند. موفقیت برای اندکی محقق شده بود، ولی دیگران فقط باید خوابش را می دیدند .
اما امروز ما کاری فراتر از خواب دیدن انجام می دهیم. تعریف " موفقیت" در بازاریابی شبکه ای تغییر کرده است و شکل جدید آن را می توان در زندگی ده ها هزار بازاریاب شبکه ای مصمم که هدف منطقی درآمد جنبی و ثبات مالی را در کنار رشد و پیشرفت شخصی و ارتباطی دنبال می کنند، دید. به عبارت دیگر: خداحافظ یک شب پولدار شدن و سلام به حالا باهوش شدن.
همزمان که دوران بلوغ را طی می کردیم، جهان اطراف ما هم تغییر کرد، الگوی عمومی امنیت مالی از هم پاشید. در دو نسل قبل، کارکردن برای یک شرکت "امنیت مالی " محسوب می شد و کار کردن برای خود پُر مخاطره، اما امروزه ورق برگشته است.
همین الان که این مطالب را می خوانید بیش از 100/000 نفر در جهان هستند که امروز بازاریاب شبکه ای نیستند، ولی فردا همین موقع آن ها نیز بازاریاب شبکه ای خواهند بود!
الگوی ما موفقیت آمیز بوده و هست و ما بارها و بارها آن را ثابت کرده ایم و حالا جهان نیز کم کم به موفقیت آمیز بودن آن پی می برد.
به قول پیتر دراکر، پدر علم مدیریت نوین ( سال 2005 فوت شدند ) :

جامعه ی ما نخستین جامعه ای است که در آن " کار صادقانه"  صرفاً مترادف با دستان پینه بسته نیست. این تحول چیزی بیش از تغییری اجتماعی است، این تغییر، تغییر در وضع بشر است.

مستر نتورک