خانه    نقشه سایت    تلفن 021-26701198     تماس با ما info@karafarinenab.ir

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 امتیاز 5.00 (1 رأی)

امتیاز کاربران

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

می‌توان در روستایی دورافتاده در منطقه صفر مرزی یک کارگاه تولیدی پررونق راه انداخت؟ می‌توان این کارگاه را توسعه داد و افراد زیادی استخدام کرد؟ می‌توان تولیدات این کارگاه را به کشورهای دیگر صادر کرد؟ جواب همه این سؤال‌ها بله است.


پدر ۳ فرزند است و اهل «توتلی»؛ روستایی ترکمن نشین در منتهی‌الیه شمال شرقی ایران، نزدیک مرز. روستایی سردسیر و کوهستانی با طبیعتی زیبا و مردمی آرام. «محمد یزدانی» ۳۹ ساله، این‌جا کارآفرینی نامدار است؛ خودش را در روستاهای اطراف هم می‌شناسند و محصولات کارگاهش را در کشورهای همسایه هم. کارگاهی دارد با ۵۰ چرخ‌خیاطی صنعتی که هرروز می‌چرخند و چرخ زندگی خیلی‌ها را می‌چرخانند. کارگاهی که از سال ۹۲ راه انداخته و به یمن ظرافت هنر دستان دختران و بانوان روستایی مدام توسعه و رونق یافته و هنوز هم برنامه‌ای دارد برای توسعه بیشتر.

 


کار با ۶ نفر شروع شد
چطور به ذهن کسی می‌رسد که در روستایی مرزی کارگاه تولیدی راه بیندازد؟ یزدانی این‌طور می‌گوید: «قبلاً پیمانکار شرکت گاز بودم. از کارگری شروع کردم و بعدها پیمانکار شدم. به شهرها و روستاهای دور و نزدیک می‌رفتیم و از خانواده‌مان دور بودیم. این موضوع خیلی آزارم می‌داد. یک روز گفتم باید کاری در روستایمان راه بیندازم که هم خودم اینجا بمانم هم دیگران شغلی داشته باشند.
در روستای ما تنها شغلی که برای دختران وجود دارد، قالیبافی است؛ آن‌هم زحمت زیاد و درآمد کم دارد. خواهران خودم قالی‌بافی می‌کردند و می‌دانم چه سختی‌هایی دارد. در روستایمان مشکلات معیشتی نیز وجود دارد و برخی دختران مجبورند ترک تحصیل کنند و قالی ببافند.
وقتی پیمانکار شرکت گاز بودم دوست و همکاری داشتم که در یک تولیدی کارکرده بود. او پیشنهاد داد تولیدی پوشاک راه بیندازم. به نظرم رسید ایده خوبی است. با سرمایه اندکی که داشتم ۶ چرخ‌خیاطی صنعتی خریدم و در زیرزمین منزلمان یک کارگاه کوچک آماده کردم. بعد رفتم مشهد و با یک تولیدکننده پوشاک صحبت کردم که کار سری‌دوزی لباس‌های بچگانه را به ما بسپارد.
 ۶ نفر از دختران و بانوان روستا که همگی اقوام نزدیک خودم هستند و کمی هم خیاطی بلد بودند در این کارگاه مشغول شدند. خدا به کارمان برکت داد و پس از یک سال دوزنده ها به ۲۰ نفر رسیدند. دیگر در کارگاه کوچکمان جای کافی نداشتیم.
برای همین پیگیر ساخت یک کارگاه بزرگ در روستا شدم. یک زمین خالی داشتم که ارث پدری بود و در همان یک کارگاه ساختم که به‌مرور توسعه یافت. بعد از ۲ سال سری‌دوزی برای آن تولیدی در مشهد، کار را یاد گرفتیم و برای خودمان مستقل شدیم. حالا در کارگاهی ۵۰۰ مترمربعی همه نوع پوشاک بچگانه دخترانه و پسرانه تولید می‌کنیم. ۵۰ نفر دوزنده داریم و ۱۰ کارگر برای خدمات مختلف ازجمله بسته‌بندی.» اغلب کارگران این کارگاه جوانان و اهالی روستای توتلی هستند اما دوزنده هایی از روستاهای اطراف ازجمله باغلق، مزارلق، بک پولاد، گز، توتلی علیا و توتلی سفلا هم دارند که همگی با خودرو سرویس کارگاه می‌آیند و می‌روند.

 


۲۰ چرخ‌خیاطی در خانه ها
کار در این تولیدی فقط به محیط کارگاه محدود نمی‌شود؛ ۲۰ چرخ‌خیاطی صنعتی هم در خانه می‌دوزند این کالای بابرکت را، که مشتری دارد در ایران و عراق و ترکمنستان و افغانستان. ۴۰ دوزنده نیز در ۳ کارگاه کوچک‌تر در روستاهای غلامان، یکه سعود و حسن‌آباد برایشان سری‌دوزی انجام می‌دهند.
کارشان در حال گسترش است و «یزدانی» برنامه‌ای دارد برای ۲ طبقه کردن کارگاه. برای تولیداتشان یک برند هم دارند؛ نامی ترکمنی برگزیده‌اند. تولیداتشان را به عمده‌فروشانی و بنکدارانی در مشهد می‌فروشند و حدود یک‌سوم آن صادر می‌شود.
خودش درباره میزان تولید می‌گوید: «هرماه حدود ۳۰ هزار دست لباس کودک می‌دوختیم. ولی چند ماه است به دلیل مشکلات اقتصادی و شرایط بازار، تولیدمان به حدود ۱۵ هزار دست رسیده است. با توسعه کارگاه می‌توانیم تا حدود ۲۰۰ دوزنده استخدام کنیم. البته آن موقع شاید دوزنده کم بیاید چون نیروی کار در روستاها کمی کمیاب است. برای آن‌هم خدا بزرگ است و یک فکری می‌کنیم.»

 

 


تکمیل چرخه تولید
سرمای هوا، ناهمواری مسیرهای روستایی و یخبندان‌های زمستانی، حمل‌ونقل تولیدات و مواد اولیه به کارگاه روستای توتلی را دشوار می‌کند. در روزهای یخبندان تردد دوزنده‌ها و کارگران‌ هم سخت یا ناممکن می‌شود. ولی خبر خوب اینکه قرار است دستگاه‌هایی برای گلدوزی و چاپ روی پارچه به کارگاه بیاید و چرخه تولید همین‌جا تکمیل شود. در حال حاضر چاپ روی پارچه و گلدوزی به کارگاه‌هایی در مشهد سفارش داده می‌شود.

 


 
کار را زود یاد می‌گیرند
«افسانه خسروی» از ۵ سال پیش در این کارگاه دوزنده است؛ جزو ۶ نفر اولی است که کار را شروع کردند. از کارش راضی است و از درآمدش هم. با پولی که پس‌انداز کرده یک چرخ گلدوزی خریده که همیشه رؤیایش را داشته و حالا در خانه برای تفریح و از روی علاقه گلدوزی هم می‌کند.
 درباره کارش می‌گوید: «اینجا محیط کار زنانه است و راحتیم. همه دوزنده‌های اینجا قبلاً بیکار بوده‌اند و حالا خیلی خوشحالیم که کاری زنانه داریم و در کنار هم تلاش و فعالیت می‌کنیم. دختران و بانوان روستایی چون صنایع‌دستی بلدند در کارهای ظریف استعداد خیلی خوبی دارند و کاری مثل دوزندگی را خیلی زود یاد می‌گیرند. درآمد ثابتی هم که اهالی روستا از این کارگاه دارند در زندگی‌شان تحولی جدید ایجاد کرده است.» و آخرسر یک آرزو: «کاش کارگاهی برای مردان نیز در روستایمان راه بیفتد. خیلی مردان برای کار به شهرهای دیگر می‌روند و اگر شغلی در روستا باشد دیگرکسی از خانه و زندگی‌اش دور نمی‌ماند.»

 

بیشتر بخوانید:  روایت مامای بیمارستان، خیاطِ کارگاه


گزارش از امین رحیمی
منبع: مجله فارس پلاس
* انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «ماهنامه کارآفرین ناب» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.

نظر خود را اضافه کنید.

ارسال نظر به عنوان مهمان

0 / 1000 محدودیت حروف
متن شما باید کمتر از 1000 حرف باشد
نظر شما به دست مدیر خواهد رسید
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد

ورود کاربران

خبرنامه پیامکی




گالری تصاویر

با ما در ارتباط باشید