خانه    نقشه سایت    تلفن 021-26701198     تماس با ما info@karafarinenab.ir

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 امتیاز 0.00 (0 رأی)

امتیاز کاربران

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

دکتر صمصامی :

کنترل نقدینگی و نظام بانکی از دست بانک مرکزی خارج شده است

دکترحسین صمصامی اقتصاددان گفت: کنترل نقدینگی و نظام بانکی از دست بانک مرکزی خارج شده است. وی افزود:
دولت یازدهم نه تنها مشکلات اقتصادی را برطرف نکرد بلکه برآن ها نیز افزوده است.بنابراین با استدلال علمی و کارشناسی انتخاب آقای روحانی واقعا هزینه سنگینی بر اقتصاد ایران دارد.به گزارش رجانیوز،دکترحسین صمصامی اقتصاددان,استاد و عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی گفت: برنامه‌ها و رفتار دولت یازدهم حکایت ازآن دارد که دولت در مقام برنامه ریزی و اجرا به شدت با تناقض رفتاری همراه است و من به جرئت می گویم که دولت در مقام اجرا هیچ برنامه مشخصی که برگرفته شده از واقعیت‌های اقتصاد ایران باشد؛ نداشته است.در واقع یک مجموعه کلی نوشته شده بود که صرفاً قابل ارائه در کلاس درس اقتصاد ایران بود، یعنی نشان می‌دهد که آن مجموعه‌هایی که در دولت کار می‌کنند و این برنامه‌ها را تنظیم می‌کنند هیچ اشراف و تحلیل دقیق و علمی از مباحث اقتصاد ایران ندارند. این نتیجه بر مبنای اسنادی است که خود دولت ارائه کرده است. دولت این برنامه‌ها را نوشت و گفت موفقیت‌آمیز هم بوده است، اما باید برویم سراغ آمارها و شاخص‌هایی که خود بانک مرکزی و مرکز آمار ایران اعلام نموده است.وی ادامه داد:اگر ما آمارها را نگاه کنیم می‌بینیم در سال 93 رشد اقتصادی 3 درصد مثبت اعلام می‌شود. اما از آنجائیکه اولین برنامه­ای که دولت اعلام می کند در تیر ماه 93 است، لذا نمی­تواند رشد سه درصد ناشی از اجرای این برنامه های دولت باشد؛ چرا که تیرماه 93 تازه برنامه تدوین شد و تا اجرا بشود زمان بر است البته علت این رشد سه درصدی را عمدتا افزایش قیمت نفت‌ می دانند.
صمصامی اشاره کرد:اگر در سال 94 به آمار ارائه شده از سوی بانک مرکزی نگاه کنیم، تولید ناخالص داخلی در 94به قیمت های ثابت سال 90 6/1- درصد یعنی رشد اقتصادی منفی شده است. تولید ناخالص داخلی به قیمت ثابت بدون نفت 1/3- درصد شده است و رشد سرمایه گذاری هم 12- درصد شده است. سئوال اینجاست که اگر شما برنامه‌ها را اجرا کرده اید پس چرا همه آمارها منفی است و نکته اینجاست که بیکاری هم افزایش پیدا می‌کند. بیکاری در سال 93 ، 6/10 درصد بوده است و در سال 94، 11 درصد شد. این روند را وقتی بررسی می کنیم در می یابیم که بیکاری در حال افزایش است. اگر به شاخص های معیشتی مردم دقت کنیم آن هم متأسفانه روند خوبی را نشان نمی‌دهد؛ شاخص‌های معیشتی مردم نشان می دهد که وضعیت رفاه مردم کمتر شده است، چون آماری که مرکز آمار می‌دهد بر اساس متوسط هزینه خالص سالانه یک خانوار به تفکیک گروه های مختلف هزینه‌ای نشان می‌دهد که در سال 94 سهم خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها در سبد مصرفی خانوار کاهش پیدا کرده است، یعنی از 4/25 درصد به 3/24 درصد در این سال تنزل یافته و سهم مسکن و آب و گاز و سایر سوخت ها افزایش پیدا کرده است، یعنی از 5/34 درصد به 36 درصد. یعنی مردم بخش بیشتری از هزینه‌های خود را صرف مسکن و امثالهم کرده اند و نکته جالب این است که سهم تفریح در سبد مصرف خانوار کم شده است از 4/2 درصد در سال 93 به 2 درصد در سال 94 کاهش یافته است؛ یعنی مردم از تفریح زده‌اند و از خورد و خوراک خود کم کرده‌اند و در مسکن هزینه کرده‌اند. این نشان دهنده این است که وضعیت معیشتی مردم بدتر شده است.
وی بیان کرد:اگر شما سال 95 را هم نگاه کنید آماری که بانک مرکزی ایران در رابطه با رشد اقتصادی داده است؛ در 9 ماهه سال 95 رشد تولید ناخالص داخلی به قیمت ثابت سال 90، 6/11 درصد و تولید ناخالص داخلی به قیمت ثابت بدون نفت 9/1 درصد بوده است. گروه نفت 65 درصد رشد کرده است، یعنی عمدتاً رشد اقتصادی که در 9 ماهه سال 95 اتفاق افتاده ناشی از رشد بخش نفت است البته بانک مرکزی یک بازی هم با آمار کرده است، یعنی سال پایه را از سال 83 به سال 90 تغییر داده است و همین موضوع در محاسبه رشد اثر مثبت گذاشته است. بنابراین، این رشد عمدتاً ناشی از نفت است، یعنی ما نفت بیشتری فروخته‌ایم و توانسته‌ایم اقتصاد را به جلو ببریم. البته اینکه توانسته‌ایم نفت بیشتری بفروشیم این خود یک موفقیت است و خوب است، اما بحث بر سر این است که ما قرار بود سیاست‌های اقتصاد مقاومتی را اجرا کنیم و اقتصاد را از نفت خلاص کنیم و رشد ما رشد درون‌زا شود و البته برون‌نگر که متأسفانه در دولت روحانی این اتفاق نیفتاد چرا که آقایان اصلاً توجه به مباحث ندارند.اتفاقاً اگر برنامه‌ها دولت در حوزه اقتصاد مقاومتی نیز رصد شود دوباره شاهد همین تناقض­ها و به هم ریختگی خواهیم بود (قبلاً در این خصوص مفصل بحث کرده­ام). نکته قابل توجه این است که در همین نه ماهه سال 95 رشد سرمایه‌گذاری ما می‌شود 9/8- درصد و رشد بیکاری ما در سال 95 به 4/12 درصد افزایش می­یابد. یعنی به‌رغم اینکه رشد تولید ما مثبت بوده است و بدون نفت 9/1 درصد شده است، اما هم‌چنان سرمایه‌گذاری ما رشدش منفی است و رشد بیکاری ما مثبت است یعنی 4/12 درصد است. لذا رشدی که در اقتصاد اتفاق افتاده است نتوانسته است نرخ بیکاری را کاهش دهد و یک اتفاقات بسیار خطرناکی در آمار ترکیب بیکاری در جامعه در حال اتفاق است که اگر بخواهد به همین صورت این روند ادامه یابد جامعه ما آبستن حوادث تلخی نظیر تنش‌ها و ناآرامی‌های اجتماعی در جامعه خواهدشد به‌خاطر مسئله اشتغال.
عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: اگر دقت کنیم رشد بیکاری در سال 92 که بوده 4/10 در سال 93 ، 6/10 می‌شود. بیکاری در سال 94 می‌شود 11 درصد و در سال 95 می‌شود 4/12 درصد و این رشد یک رشد افزاینده‌ای است. ما اگر این بیکاری را بر حسب ترکیب تحصیلی جمعیت بیکار نگاه کنیم می بینیم که ترکیب جمعیت بیکار تحصیل کرده در کل بیکاری سهمشان در حال افزایش است یعنی سهم بیکارانی که فوق دیپلم و لیسانس دارند و فوق لیسانس و دکتری دارند از کل بیکاری در حال افزایش است، یعنی اینها به جمعیت بیکار افزوده می شوند که این برای جامعه بسیار خطرناک است؛ جوانانی که تحصیل می‌کنند و بعد وارد بازار کار می‌شوند که بازار کار برایشان نیست و این زمینه های تنش اجتماعی را در آینده افزایش می‌دهد.اگر ما به توزیع سنی بیکاری هم دقت کنیم متوجه می شویم که سن بیکاران در پاییز 92 در ترکیب سنی 10 تا 14 بیکاری‌اش 4 درصد بوده است، در همین ترکیب سنی در پاییز 95 می شود 5/12 درصد، یعنی افراد بیشتری در گروه سنی ده تا چهارده سال وارد بازار کار شدند و کار برای‌شان موجود نبوده است. چه زمانی این ترکیب سنی وارد بازار کار می شوند؟ آن زمانی که معیشت مردم به مشکل می­خورد و مشکلات مادی و اقتصادی پیدا می کنند. متأسفانه در دولت یازدهم این اتفاق افتاده است یعنی در گروه سنی 10 تا 14 ورود به بازار کار افزایش یافته است. به همین ترتیب رشد بیکاری در ترکیب سنی 15 الی 19 سال در پاییز 92، 6/17 درصد است و برای 95 به 1/25 درصد افزایش یافته است. در ترکیب سنی 20 الی 24 سال اگر نگاه کنیم بیکاری 8/25 درصد بوده است، اما بعد می شود 8/31 درصد و به همین ترتیب گروه جوان ما یعنی در سن 15 الی 24 و 34 متاسفانه بیکاری شان به شدت افزایش پیدا کرده است. مشکل دیگری که ما در حوزه بیکاری داریم توزیع بیکاری به تفکیک استان است . اگر ما نگاه کنیم می بینیم که بیکاری در مناطق محروم ما بیشتر افزایش یافته است مثلا چهار محال و بختیاری در سال 92 دارای بیکاری 7/10 بوده است ولی در سال 95 شده 2/20 درصد . به همین ترتیب استان‌های دیگر...البته در برخی استان‌های محروم به نسبت بهتر شده است، اما بیشتر استان‌ها خصوصا در مناطق محروم بیکاری‌شان افزایش یافته است.

نظر خود را اضافه کنید.

ارسال نظر به عنوان مهمان

0 / 1000 محدودیت حروف
متن شما باید کمتر از 1000 حرف باشد
نظر شما به دست مدیر خواهد رسید
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد

ورود کاربران

خبرنامه پیامکی




گالری تصاویر

با ما در ارتباط باشید