خانه    نقشه سایت    تلفن 021-26701198     تماس با ما info@karafarinenab.ir

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 امتیاز 5.00 (1 رأی)

امتیاز کاربران

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

کارگران آریابخارِ همدان، هیچکدام به اداره کار شکایت نکرده‌اند. همگی تنگنا‌ها و دشواری‌های کارفرما را از نزدیک دیده‌اند و قبول دارند که بیکاریشان محصول نابسامانی اوضاع است. سه نفر از کارگران برای کار به واحدی مشابه رفته‌اند و باقی یا بیمه بیکاری گرفته‌اند یا در انتظار دریافت بیمه بیکاری‌ هستند. مسئولان استانی هم می‌گویند هیچ راهی برای احیای تولید نیست.


به گزارش ایلنا، زمستان‌های همدان سرد است؛ آنقدر سخت و سرد که استخوا‌‌ن‌هایت از درون ترک برمی‌دارند. استخوا‌‌ن‌هایت ترک برمی‌دارند وقتی هم سوز سرد زمستان باشد و هم آذرماه بیکار شده باشی. حالا خیابان‌ها را بی‌هدف و بی‌تفاوت گز می‌کنی. کارگر صنعتی که بیکار باشد، انگار دنیا برایش ایستاده است؛ انگار فرقی نمی‌کند در کجای جهان ایستاده‌ای. وقتی دلت برای پرس‌کاری غنج می‌زند، اما دستگاه‌ها، بی‌حاصل در سوله‌ای متروک و سرد در شهرک صنعتی‌‌ رها شده‌اند، دیگر نای راه رفتن هم نداری. زهی اقبال که چه زمستان سردی را رقم زد. سرما استخوان سوز است...

علی کارگر بیکار شدۀ «آریابخارِ همدان» هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شود و یادش می‌آید که چه اتفاقی رخ داده، داغش از نو تازه می‌شود:

 «سه ماهِ تمام است که بیکارم؛ باور می‌کنید هر روز صبح به عادت همیشه از خانه بیرون می‌آیم و آخر شب برمی‌گردم؟ آنقدر دیر برمی‌گردم که اهل و عیال خوابیده باشند؛ نمی‌توانم چشم در چشمشان بیندازم؛ نمی‌توانم بگویم باز هم دستم خالی‌ست؛ چهار ماه از قبل، حقوق طلب دارم، سه ماه هم هست که کارگاه خوابیده؛ چند وقت دیگر شب عید است؛ چه باید بکنم؟ راستش را بخواهید هیچ شکایتی از کارفرما هم ندارم؛ هرچه در توان داشت، گذاشت؛ اما نشد......»

کارگاه آریا بخار که علی از سال ۹۳ آنجا کارگر صنعتی است، از آذر ماه تولید را متوقف کرده؛ ۳۵ کارگر این واحد تولیدی بیکار شده‌اند و کارفرما مانده با یک کیف چرمی پر از چک‌های برگشتی مشتری‌ها و اقساط بانکی که باید بپردازد.

این روز‌ها رکود و ورشکستگی دامن خیلی‌ها را گرفته؛ اما مشکلات کارفرمایان کارگاه‌های فنیِ متوسط و کوچک از جنس دیگری است. اگر در کارگاه‌های صنعتی بزرگ، نوسانات نرخ ارز و تعرفه‌های حمایتی واردات، به‌جای حمایت از تولید وطنی، عوامل ورشکستگی هستند، در کارگاه‌های کوچک و متوسط، علاوه بر همه این‌ها، هزینه‌های روزمره هم گلوی تولید را می‌فشارند. از صورت حساب‌های مالیاتی و بیمه گرفته تا قبض‌های برق و گاز؛ از خرید مواد اولیه تا اقساط وام‌های پُربهره و بدون تنفس؛ همه و همه عواملی هستند که کار را برای سرمایه‌داری مانند صاحب‌کار علی که همه دار و ندارش را روی یک سوله در شهرک صنعتی همدان قمار کرده، دشوار می‌کنند.

 



به سراغ «حسین پورصفری» می‌رویم؛ مدیرعامل شرکت «آریا بخار همدان» و کارفرمای علی (کارگر پرس‌کارِ بیکار). پورصفری که دل پُری از اوضاع دارد؛ می‌گوید: این همه سرمایه و پول را در هرکار دیگری می‌انداختم الان نانم در روغن بود. ماشین می‌خریدم؛ طلا می‌خریدم؛ کار مستغلات می‌کردم؛ حتی اگر پول را در بانک پس‌انداز می‌کردم وضعیتم خیلی بهتر از حالا بود؛ اگر هر کاری می‌کردم به‌جای کارآفرینی و اشتغال، حالا روزگار بهتری داشتم. کجا هستند آن‌ها که دادِ حمایت از تولید داخلی سر می‌دهند و می‌گویند زیر پای تولیدکننده و کار‌آفرین فرش قرمز پهن می‌کنیم؟! کجا هستند که روزگارِ بداقبال من و کارگرانم را ببینند؟!

پورصفری پُر از گلایه است. از وام‌های پربهره می‌نالد؛ از صورت حساب‌های مالیاتی کمرشکن و از مسئولانی که حمایت نکرده‌اند. او می‌گوید: سال ۹۳ شروع به تولید کردیم؛ من به همراه دو سهامدار دیگر هرچه داشتیم و نداشتیم فروختیم؛ حتی اتوموبیل زیر پای خانواده‌مان را؛ اما دو- سه ماه پیش به ناچار مجبور شدیم تعطیل کنیم؛ دیگر نه راه پیش داشتیم و نه راه پس.

او، مشکلاتش را به ترتیب، حمایت نکردن مسئولان استانی از تولیدات بومی، اقساط بانک با بهره بالا و بدون فرصت تنفس برای یک کارگاه نوپا، صورت‌حساب‌های مالیاتی سنگین، نبودن تخفیف‌های بیمه‌ای و همکاری نکردن شرکت برق و گاز با واحدهای تولیدی برمی‌شمارد و می‌گوید: استاندار همدان بخشنامه می‌دهد به ادارات و دوایر دولتی که از محصولات بومیِ داخل استان خرید کنید؛ اما این بخشنامه هیچ ضمانت اجرایی ندارد. ما دیگ بخار می‌سازیم با کیفیت خوب و قیمت مناسب؛ اما جالب اینجاست که اداره‌ها مثلا دفتر فنی دانشگاه علوم پزشکی از ما خرید نمی‌کنند و می‌روند دیگ بخار از یک تولیدکننده در گیلان می‌خرند. پس چه فایده‌ای دارد بخشنامه‌ها و قوانینی که اجرا نمی‌شوند؟! حمایت از تولید داخلی و بومی فقط شعار است. چطور است که هر سه شرکت تولیدکننده دیگ بخار در استان همدان بد هستند که ادارات می‌روند از خارج از استان خرید می‌کنند؟! چرا استانداری وادارشان نمی‌کند از ما خرید کنند تا به این روز نیفتیم؟!

او دردنامه‌اش را اینطور ادامه می‌دهد: چرا منِ تولیدکننده که با هزار زحمت برای ۳۵ جوان اشتغال‌زایی کرده‌ام، باید برای یک وام مضاربه‌ای ماه‌ها و ماه‌ها دوندگی کنم؟! یک میلیاردی که قرار بود تسهیلات بدهند، شد هفتصد میلیون تومان! بعد شد پانصد میلیون و آخر سر فقط سیصد میلیون تومان توانستیم از بانک توسعه و تعاون وام بگیریم! آن هم گفتند هفت ضامنِ سنددار بیاورید! حتی محل اجرای طرح را که سه میلیارد تومان قیمت کار‌شناسی خورده، به عنوان ضمانت قبول نکردند. بعد هم هنوز سررسید پرداخت اقساط که تمدید شده بود، نرسیده بود که چک یکی از ضامن‌ها را برگه کردند؛ گفتند اشتباه شده؛ اما فکر عواقب این کار‌ها را نکردند که چه بار سنگینی است برای من تولیدکنندهٔ لبه پرتگاه. یازده ماه برای یک وام با سود بالا و با شرایط سخت دوندگی کردم؛ اما یک سوال دارم؛ چرا در این مملکت بعضی‌ها که نه تولیدکننده هستند و نه کارآفرین؛ وام‌های میلیاردی می‌گیرند و پول آن را یا نزول می‌دهند یا در نمایشگاه اتوموبیل سرمایه‌گذاری می‌کنند؟! چرا تسهیلات، سهم آن‌ها هست و سهم ما تولیدکننده‌های دستْ‌تنها نه؟

پورصفری اداره دارایی و بعد از آن تامین اجتماعی را هم در اوضاعی که پیش آمده، بی‌تقصیر نمی‌داند، می‌گوید: ما اواسط ۹۳ کار را شروع کردیم و چند ماه اول هم درآمدی نداشتیم؛ چرا باید برای‌‌ همان سال ۹۳، هفده میلیون مالیات برایمان ببندند؟! لااقل صبر کنند یک واحد تازه‌کار از آب و گل بیرون بیاید. یک فرصتی بدهند بعد شروع کنند به مالیات نجومی گرفتن. واردکننده‌ها و دلال‌ها مالیات نمی‌دهند؛ بارش روی دوش تولیدکننده است، روی دوش کارگر است، روی دوش کارمند است. بیمه هم خودش گاهی مشکل است؛ چند ماه فروش نداشتم و نتوانستم بیمه کارگران را سر وقت بپردازم؛ ۱۲ درصد جریمه شدم. گفتم همه بیمه‌های معوق را با هم می‌پردازم، اما گفتند باید جریمه را هم بپردازی. من تولیدکننده باید در هر اداره دولتی که می‌روم و لیست صورت حساب جلویم می‌گذارند، کلی سرافکنده شوم، کلی التماس و درخواست کنم تا زمان بخرم تا با چنگ و دندان از کار کارگرم حمایت کنم. آیا این حق است؟ عدالت است؟ آیا این،‌‌ همان حمایت از تولید ملی است؟؟

حرف‌ها و دردِ دل‌های پورصفری و مرتضی اسکندری، مدیر تولید «آریا بخار همدان» تمامی ندارد؛ اسکندری می‌گوید: الان که نشسته‌ام اینجا و به این ریزش بی‌امان برف نگاه می‌کنم، به فکر کارگر‌ها هستم؛ بعضی از آن‌ها تازه ازدواج کرده‌اند. یکی دو نفری‌شان قرار است همین روز‌ها پدر شوند. همه نیروهای فنیِ متخصص؛ همه کار بلد؛ ما چه بکنیم که از خجالت این‌ها در بیاییم.


این قصه دردناک، مثل کلاف سردرگم می‌ماند؛ انگار ابر و باد و مه و خورشید و فلک دست به دست هم داده‌اند تا تولید را در این کارگاه کوچک بخوابانند؛ به همین خاطر سراغ حمیدرضا متین (رئیس سازمان صنعت و معدن استان همدان) رفتیم تا از اینکه چرا کار آریا بخار به اینجا کشید پرس‌وجو کنیم.

متین درباره این کارگاه می‌گوید: ابتدای کار، با دستگاه‌های خوب و پیشرفته‌ای که نصب کردند و با قیمت پایینِ محصولات، رقبا را کنار زدند و بازار را گرفتند؛ اما بعد‌ها نتوانستند رقابت کنند. نتوانستند بازار را نگه دارند. نتواستند سفارش بگیرند و حذف شدند.

این مقام مسئول تاکید می‌کند که بار‌ها از این واحد در معرض خطر حمایت شده، تسهیلات داده شده، تمدیده شده و اقدامات این چنینی صورت گرفته. اما عقیده دارد حفظ کیفیت محصول، مدیریت خاص می‌خواهد که آریابخار فاقد آن بوده. محصولات بی‌کیفیت شده و مشتری‌ها رفته‌اند سراغ رقبا.

درمقابل اسکندری (مدیر تولید) در پاسخ به این اظهارات می‌گوید: من حاضرم سر کیفیت محصولات قسم بخورم. بیایند از سازمان بازرسی و استاندارد، دیگ‌های ما را کیفیت‌سنجی کنند. محصولات ما زیر نظر سازمان ملی استاندارد است. سازمان بازرسیِ تولید دیگ‌های بخار به کار ما نظارت دارد. شانزده تا ISO داریم؛ آرم استاندارد داریم؛ وقتی حمایت نشود؛ وقتی ارگان‌های دولتی استان، از خارج از استان خرید کنند؛ وقتی معادلاتی هست که ما از آن‌ها بی‌خبریم، معلوم است که بازار را از دست می‌دهیم. کیفیت محصول ما در مقایسه با محصولات مشابه هیچ ایرادی ندارد؛ حمایت کنند آقایان، کیفیت را بالا‌تر هم می‌بریم.

در ادامه، رئیس سازمان صنعت و معدن استان همدان، اوضاعِ آریابخار را اینطور جمع‌بندی می‌کند: میزان بدهی متورم شرکت بالاست و بازار را از دست داده. در شرایط فعلی کسی حاضر نیست از ایشان خرید کند. در چنین اوضاع درهم برهمی نمی‌توان نسخه خوبی پیچید. بنابراین به نظر می‌رسد احیای تولید دیگر ممکن نیست.

مشکل دیگر پورصفری، کارفرمایی که به اجبار تولید را متوقف کرده، تسهیلات بانک است که باید بپردازد. او می‌گوید: در این شرایطِ وانفسا تا یک ماه دیگر موعد پرداخت اقساط هم فرامی‌رسد.

کیومرث زندیه (رئیس بانک توسعه و تعاون استان همدان) در ارتباط با تسهیلات داده شده و مشکل آریابخار در بازپرداخت می‌گوید: اینکه ادعا می‌کنند، مبلغ تسهیلات کم بوده، شاید از نظر خودشان درست باشد، اما ما براساس قانون وام دادیم. مبلغ سیصد میلیون تومان، مصوبه کارگروه تولید بوده. بیش از این، مصوب نشد. ضمن اینکه بار‌ها تسهیلات را تمدید هم کردیم.

او مشکل آریابخار را عدم سیاست فروش می‌داند و می‌گوید: کارفرما جنس را باید جوری بفروشد که بتواند تسهیلات را بازپرداخت کند. نمی‌شود تسهیلات، یک ساله باشد و محصولات را چکی، سه ساله بفروشی. الان مدیرعاملِ آریا بخار یک کیف پر از چک‌های برگشتیِ مشتری‌ها دارد. وقتی هزینه‌ها بالاست، باید سیاست‌های بازار را طوری تنظیم کند که بتواند تسهیلات را سر وقت برگرداند؛ این شرکت فقط تولید می‌کند اما سیاست فروش ندارد. با چک و اقساط به مشتری جنس می‌فروشد. فروش نذری که جواب نمی‌دهد....

باز اسکندی (مدیر تولید کارگاه) اینطور پاسخ می‌دهد: وقتی مشتری‌ها پول نقد ندارند، چطور نقدی جنس بفروشیم؟! ما دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را؟! از یک طرف می‌گویند با تولیدکننده‌های دیگر قابت کنید و بازار را دست بگیرید و مشتری جذب کنید؛ از طرف دیگر ناراحتند که با مشتری کنار می‌آییم و چکی جنس می‌فروشیم. انگار واقعیت‌های بازار را نمی‌دانند آقایان؛ نمی‌دانند پول در بازار نیست!


کارگران آریابخارِ همدان، هیچکدام به اداره کار شکایت نکرده‌اند؛ همه تنگنا‌ها و دشواری‌های کارفرما را از نزدیک دیده‌اند و قبول دارند که بیکاریشان محصول نابسامانی اوضاع است. سه نفر از این کارگران برای کار به یک واحد مشابه رفته‌اند و باقی یا بیمه بیکاری گرفته‌اند و یا در انتظار دریافت بیمه بیکاری هستند. حمیدرضا متین (رئیس سازمان صنعت و معدن استان همدان) آخر گفتگو می‌گوید: کاری نمی‌شود برای آریابخار کرد؛ واحدهای جایگزینی در دست احداث داریم و امیدواریم کارگران متخصص آریابخار را بتوانیم در آن واحد‌ها جذب کنیم.

اما سوال اینجاست در شرایطی که این همه ماشین‌آلات و نیروی متخصص و تجربه در سوله‌ای در شهرک صنعتی همدان به حال خود‌‌ رها شده؛ چرا مسئولان به فکر احداث واحدهای جایگزین هستند؟! چه کسی مسئولِ هدررفتِ این همه سرمایه، ماشین‌آلات و نیروی انسانی است؟! چرا از همین کارگاهِ تجهیز شده که قابلیت بازگشت به مدار تولید را دارد، با تمام توان حمایت نمی‌کنند تا دوباره احیا شود؟! چرا می‌خواهند واحدِ جدید تاسیس کنند و کارگران را راهی آن کنند؟! این‌ها را که کنار هم بگذاریم، به راحتی متوجه می‌شویم در کار «آریابخار همدان» و واحدهایی مانند آن، گره‌های کوری وجود دارد که هیچ اراده‌ای برای باز کردنشان نیست....

گزارش: نسرین هزاره مقدم

نظر خود را اضافه کنید.

ارسال نظر به عنوان مهمان

0 / 1000 محدودیت حروف
متن شما باید کمتر از 1000 حرف باشد
نظر شما به دست مدیر خواهد رسید
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد

ورود کاربران

خبرنامه پیامکی




گالری تصاویر