یک اقتصاد پویا در عرصه بينالمللي
مهدی جاوید پور::
واقعیت این است که یک اقتصاد اگر بر مبنای امکانات منابع و فرصتهایی که نسبت به اقتصاد جهانی دارد بخواهد موقعیت خودش را در عرصه بینالمللی نشان دهد باید از تمام امکانات و فرصتها استفاده کرده و نهادهای خودش را سازماندهی کند برای این که بتواند به عنوان یک اقتصاد پویا در عرصه بينالمللي عرض اندام کند
و این زمانی شدنی است که تک تک انسانها که در یک جامعه زندگی می کنند بتوانند از ظرفیتهایی که دارند به نحو مطلوب استفاده کنند. کشورهای پیشرفته به این امر آگاهی پیدا کردند بنابر این نهادهایی را ایجاد کردند که یک فرد بتواند مستقل از گرایشهای سياسي در جامعه بتواند بالندگی داشته باشد یعنی تمام پتانسیلها و ظرفیتهای بالقوه خودش را به بالفعل دربیاورد. ما اگر بخواهیم در اقتصادمان پیشرفت کنیم باید زمینهای را فراهم کنیم افراد جامعه مان مثل گل در جامعه شکوفا شوند و برای این که این اتفاق بیفتد لازم نیست که ما گزینش کنیم بین افراد یا بعضی مکانها را بخواهیم توسعه بدهیم بلکه باید شرایط کلی جامعه را به نحوی فراهم کنیم که افراد خودشان مثل گلی که رشد میکند ، شکوفا میشود خودشان شکوفا شوند .لازمه این کار فراهم کردن زیرساختهای حقوقی ،قانوني و قضایی است.
واقعیت این است که ما باید شرایطی را فراهم کنیم که قانون حاکم باشد و قانون مثل چراغ راهنمایی که برای رانندگی وجود دارد بتواند مردم را در جامعه هدایت کند. هیچ چیز نمیتواند جای قانون را در جامعه بگیرد به دلیل اینکه قانونی که تصویب شد و بعد اگر جامعه بتواند به آن پایبند باشد و اجرای آن را یک تعهد اخلاقی بداند و دولت هم تابع آن باشد در آن صورت میشود انتظار داشت که هم بخشهای دولتی هم بخشهای خصوصی با توجه به حدود واختیاراتی که دارند و باتوجه به شرایط قانونی که در داخل جامعه وجود دارد میتواند بخشهایی را در نظر بگیرند و شروع کنند به فعالیتهای اقتصادی، سرمایه گذاری و تولید. این شفافیت قانون، اساس کار است .در حقیقت چراغ راهنمایی است که فعالان اقتصادی با اتکا بر آن می توانند انرژی خودشان را سرمایه و دارایی خودشان را بهکار گیرند.
بنابر این برنامههایی را که در بعضی موارد در کشور ما دنبال می شده است و بعضی اوقات هم خیلی لازم نبوده است مداخلات در امور فردی یا تصميمات غلط که ما ارزیابی انسانها را به وسیله انسانها انجام میدهیم به نظر من اینها همه باید جای خودش را به فضایی بدهد که همه آزاد باشند که فعالیت داشته باشند اما قانون وشرایط اقتصادی به گونه ای است که این اجازه را نمیدهد که افراد بد یا افرادی که به حقوق دیگران بخواهند تعارض بکنند بتوانند دوام بیاورند وآنها هم باید موفقیت خودشان را در اطاعت از قانون ببینند، بنابراین به جای اینکه ما بگردیم افراد صالح، افراد سالم را انتخاب کنیم .باید قوانین را سالم انتخاب کنیم و این شرایط را برای همه فراهم کنیم كه آنها موفقیت وسلامت خودشان را در پیمودن راه درست ببینند و ازفعاليتهاي غلط که بسیار برایشان پر هزینه خواهد بود پرهیز کنند .یک چنین وضعیتی باعث میشود که همه احساس امنیت کنند.
بخش خصوصی وسایر افراد هم در داخل کشور هم بخش خصوصی خارجی .ما این را باید بدانیم که سیاستهایی که در قبل داشتیم در مورد توسعه صنعتی یا توسعه اقتصادی با توجه به بحثی که امروزه تحت عنوان جهانی شدن اقتصاد مطرح است و با توجه به اینکه از یک طرف ما شاهد کاهش هزینه حمل ونقل، هزینه ارتباطات ومخابرات در سطح بینالمللی هستیم از طرف دیگر تجارت وتولید به هم گره خورده است و امروزه تحت عنوان زنجیره عرضه خودش را نشان میدهد بنابر این ما باید شرايطي را فراهم كنيم که شرکتهای خارجی که قبلا کالا برای ما صادر میکردند یا میآمدند الان توی شرایطی در سطح جهان دارند تقسیم کاری را انجام میدهند بتوانند یک جایگاهی در ایران پیدا کنند و تولیدکنندگان ما هم بتوانند خودشان را در این زنجیره تولید که در سطح جهانی توسط شرکتهای بزرگ صورت می گیرد را پیدا کنند و از این طریق تولید وتجارت را ترکیب میکنند .
امروزه دیگر جدا کردن تولید وتجارت نه تنها غیر ممکن است بلکه غیر ضروری و پرهزینه است بنابر این برای اینکه ما بتوانیم تولید وتجارت را یکی کنیم كه باعث این میشود که به جای این که ما به فکر این باشیم که چگونه کالایی را تولید کنیم بعد صادر کنیم همان کالایی که تولید می شود خودش بلافاصله صادر میشود یعنی وقتی ما وارد زنجیره تولید شدیم (کاری که شرکتهای بزرگ فرا ملیتی و چند ملیتی در حال حاضردر دنیا انجام میدهند این است که قطعات را در کشورهای مختلف تولید میکنند و مرحله آخر سهم بسیار کمی در ارزش افزوده کالا ایفا میکند) من در یک آماری محاسبه کردم که آن مرحله آخری که کالا مونتاژ وتولید میشود فقط حدود 15 درصد ارزش افزوده به خودش اختصاص میدهد یعنی بیش از 85 درصد ارزش افزوده مربوط به قطعاتی است که در جاهای مختلف دیگری تولید میشود. بنابر این ما می توانیم با توجه به امکاناتی که داریم وشرایطی که داریم فضایی را فراهم کنیم که شرکتهای خارجی وارد کشور شوند واین یکی از راههایی است که می توانیم تولید وتجارت را یکی کنیم با توجه به مشکلات عديده اي که بخشهای تولیدی ما با آن مواجه هستند مثل فرسوده شدن ماشینآلات یا سازماندهی و تجدید ساختار صنایع ما همین طور سایر بخش های تولیدی اینها همه خواستار تکنولوژی جدید ونیاز به دانش فنی جدید هستند که شرکتهای خارجی در اختیار دارند و ما میتوانیم با توجه به سیاستهایی که داریم دنبال میکنیم که سیاستهاي مناسبی هم هست که دولت روحانی در سطح خارجی دنبال میکند، این میتواند کمک کند که ما بتوانیم زمینه را برای جذب سرمايه گذاران خارجی در داخل کشور فراهم کنیم .
یعنی بدون مشارکت در اقتصاد جهانی بدون جلب سرمایه گذاران خارجی واقعا در یک شرایطی که ما نیاز به تکنولوژی خارجی داریم و صنايع مان هم از استهلاک بالایی برخوردار هستند والان نیازمند به تغییر تکنولوژی هستند تقریبا میتوانیم بگوییم دشوار خواهد بود که بدون سرمایه گذاری خارجی بتوانیم پیشرفتهتر شویم.بنابرابن اگر حتی بخش خصوصی داخلی بخواهد فعال شود لازمه آن جلب سرمایه گذار خارجی است پس ما باید سیاستهایمان را به این صورت هدایت کنیم که اگر بخواهیم کشورمان پیشرفت کند باید مردم سر کار بروند، جوانها سر کار بروند و برای اینکه اشتغال ایجاد شود لازمه آن سرمایه گذاری بخشهای تولیدی است سرمایه گذاری بخشهای تولیدی مستقل از تحولات بینالمللی امکان پذیر نیست ونیاز به تکنولوژی خارجی دارد بنابر این مجموعه اینها به ما میگوید که ما باید شرایطی فراهم کنیم که بتوانیم یک تعامل سازنده ای با دنیا داشته باشیم و سرمایه گذاران خارجی را به داخل کشور جذب بکنیم.
نظر خود را اضافه کنید.
ارسال نظر به عنوان مهمان